داستان آبیدیک

́ easy to clean

فارسی

1 عمران:: شستشوی آسان

́ Easy to clean (incl. steam cleaning) ́ Easy to clean

واژگان شبکه مترجمین ایران

ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ـ بی حرمتی کردن
ـ قابل پرداخت عند المطالبه
ـ تولید تولید کردن
ـ شرط، بی
ـ قابل پرداخت در آینده
́ EASY TO CLEAN
́ GOOD CHEMICAL RESISTANCE
́ MEDIUM WEAR RESISTANCE
� MODELING SUPPLY CHAIN RESILIENCE
́ SLIP RESISTANT
ـ به صورت سایر قطعات با استخوان
ـ تالیف تالیف کردن
ـ تخلف توام با بی احتیاطی و سؤ
ـ تهیه تهیه کردن
ـ کسی که برای اثبات بی گناهی دیگری قسم یاد کند
​DEMOCRATIC PARENTING
​UM INPUT
( از گردش انداختن (پول یا سرمایه
( بدون اخطار ( قبلی
(1)سابق
(1)میزان
(2) اصل
(2)متجاوز
(2)میزان
(2)نزدیکی
(2)وابسته
(2)وضعیت
(3)وضعیت
(EDS)

معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code